کد مطلب:316669 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:170
داستان زن صائبی
عالم فرزانه حضرت آیت الله العظمی حاج سید محمد حسینی شیرازی در كتاب عاشورا روز تجدید اسلام معجزه ای از آقا امام حسین علیه السلام نقل می كند كه ایشان فرمودند: در شهر كربلا با صائبی های بحث های
[ صفحه 65]
فراوانی داشتم و عده ای از آنان نیز دین مبین اسلام را اختیار كردند و از آنان حكایت های فراوانی شنیده ام و این داستان از آن جمله است.
یك زن صائبی در شب عاشورا به یكی از مجالس سرور شهیدان حضرت امام حسین بن علی علیه السلام كه در همسایگی آن ها بر پا بود می رود و برای دختر خود به عنوان تبرك مقداری برنج درخواست می كند و از صاحب منزل می خواهد كه این موضوع را برای كسی تعریف نكند، چون این كار نزد صائبی ها بسیار ناخوشایند بوده و جرم به حساب می آمد و اگر این امر افشا می شد احیانا به كشته شدن او می انجامید. بعد از گذشت یك سال با روی باز و چهره ی خندان به صاحب مجلس می گوید: به بركت مجلس امام حسین علیه السلام، دخترم بعد از 13 سال حامله شد و خداوند فرزندی به او عنایت كرده است كه نامش را حسین گذاشتیم و به این وسیله تمام آن خانواده دین اسلام را پذیرفتند. [1] .
[ صفحه 65]
فراوانی داشتم و عده ای از آنان نیز دین مبین اسلام را اختیار كردند و از آنان حكایت های فراوانی شنیده ام و این داستان از آن جمله است.
یك زن صائبی در شب عاشورا به یكی از مجالس سرور شهیدان حضرت امام حسین بن علی علیه السلام كه در همسایگی آن ها بر پا بود می رود و برای دختر خود به عنوان تبرك مقداری برنج درخواست می كند و از صاحب منزل می خواهد كه این موضوع را برای كسی تعریف نكند، چون این كار نزد صائبی ها بسیار ناخوشایند بوده و جرم به حساب می آمد و اگر این امر افشا می شد احیانا به كشته شدن او می انجامید. بعد از گذشت یك سال با روی باز و چهره ی خندان به صاحب مجلس می گوید: به بركت مجلس امام حسین علیه السلام، دخترم بعد از 13 سال حامله شد و خداوند فرزندی به او عنایت كرده است كه نامش را حسین گذاشتیم و به این وسیله تمام آن خانواده دین اسلام را پذیرفتند. [1] .
[1] زندگاني سيدالشهدا عليه السلام، ص 97.